-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:41313 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:41

غنايم جنگ حنين، چگونه تقسيم شد؟
پس از پايان جنگ ياران پيامبران اصرار داشتند كه هرچه زودتر غنايم جنگي ميان مجاهدان تقسيم شود. پيامبر براي اينكه بينظري خود را ثابت كند، كنار شتري ايستاد و مقداري پشم از كوهان آن گرفت، در حالي كه آن را ميان انگشتان خود قرار داده بود، رو به مردم كرد و گفت: من از تمام غنايم شما حتي از اين پشم جز «خمس» حقٌي ندارم، حتي اين خمس كه حقٌ من است، آن را به خود شما باز خواهم داد، بنابراين، هر فردي از شما هر نوع غنيمتي در پيش او هست اگرچه نخ و سوزن هم باشد همه را برگرداند تا از روي عدالت ميان شماها تقسيم گردد.
پيامبر(ص) همه بيتالمال را ميان مسلمانان قسمت كرد و خمس بيتالمال را كه مخصوص خود او بود، ميان سران قريش كه تازه اسلام آورده بودند تقسيم نمود و به «ابوسفيان» و پسر او «معاويه» و «حكيم بن حزام» و «حارث بن حارث» و «حارث بن هشام» و «سهيل بن عمرو» و «حويطب بن عبدالعزي» و «علاء بن جاريه» و ... كه همگي تا ديروز از سران شرك و كفر و از دشمنان سرسخت محمٌد(ص) بودند، شتران زيادي داد. همچنين، به گروهي كه موقعيت آنها نسبت به گذشتگان كمتر بود، پنجاه شتر داد و آنان به وسيله اين بخششهاي گران، تحت تأثير عواطف و محبتهاي پيامبر(ص) قرار گرفتند و خواه ناخواه به سوي اسلام كشيده شدند. اين دسته را در فقه اسلامي «مؤلفة القلوب» مينامند و يكي از مصارف زكات اسلامي همين دسته ميباشد. (سيرة ابن هشام 3/493)
ابن سعد صريحاً مينويسد: كه اين بذل و بخشش همگي از خمسي بود كه شخصاً متعلٌق به خود پيامبر بود، هرگز ديناري از حقوق و سهام ديگران در راه تأليف قلوب اين گروه خرج نگرديد.
بذل و بخشش پيامبر(ص) بر جمعي از مسلمانان و بخصوص برخي از انصار سخت گران آمد، آنان كه به مصالح عالي عطاياي پيامبر(ص) واقف نبودند، تصوٌر ميكردند كه تعصب خانوادگي، پيامبر را واداشت كه خمس غنيمت را ميان خويشاوندان خود تقسيم كند حتي مردي از قبيله «بني تميم» به نام «ذوالخويصرة» گستاخي را به جايي رساند كه رو به پيامبر(ص) كرد و گفت: امروز در تقسيم غنايم راه عدالت را پيش نگرفتيد، پيامبر از سخن گستاخانه اين مرد سخت ناراحت شد و آثار خشم در چهرهاش آشكار گشت و گفت: واي بر تو اگر عدالت وانصاف پيش من نباشد، پس پيش چه كسي خواهد بود. خليفه دوٌم از پيامبر خواست كه اجازه دهد او را بكشد حضرت فرمود: او را رها كنيد او در آينده پيشواي گروهي خواهد بود كه از دين اسلام بيرون خواهند رفت، چنانكه تير از كمان خارج شود. (سيره ابن هشام 2/496) همان طوري كه پيامبر(ص) فرموده بود، اين مرد در دوران حكومت علي(ع) رئيس فرقه خوارج گرديد و رهبري اين گروه خطرناك را بر عهده گرفت ولي به حكم اينكه قصاص قبل از جنايت مخالف اصول اسلام است، پيامبر(ص) متعرض او نشد.
«سعد بن عباده» به نمايندگي از طرف انصار، پيام گلهآميز آنها را حضور پيامبر رسانيد، پيامبر(ص) به او فرمود: همه آنها را در يك نقطه گرد بياور تا من موضوع را براي آنها تشريح كنم. پيامبر(ص) با شكوه خاصي وارد جلسه انصار شد و به آنان چنين خطاب كرد:
شماها گروهي بوديد گمراه به وسيله من هدايت يافتيد، فقير بوديد بينياز شديد، دشمن بوديد، مهربان گرديديد، همگي عرض كردند صحيح است اي رسول خدا. پيامبر(ص) فرمود: شماها ميتوانيد طور ديگر به من پاسخ بگوييد و در برابر خدمات من حقوقي را كه بر گردن من داريد، به رخ من بكشيد و بگوييد اي رسول خدا روزي كه قريش تو را تكذيب كرد، ما تو را تصديق نموديم، قريش تو را ياري نكردند، ما ياري كرديم، تو را بيپناه ساختند، ما پناه داديم، روزي كه تهي دست بودي تو را كمك كرديم.
اي گروه انصار چرا از مختصر مالي كه به قريش دادم تا آنها در اسلام استوار گردند و شماها را به اسلام خود واگذار نمودم، دلگير شديد، آيا راضي نيستيد كه ديگران شتر و گوسفند ببرند، و شما پيامبر را همراه خود ببريد، به خدا سوگند اگر همه مردم به راهي بروند و انصار به راه ديگر، من راه انصار را انتخاب ميكنم سپس براي انصار و فرزندان انصار طلب رحمت نمود. سخنان پيامبر(ص)، آنچنان عواطف انصار را تحريك كرد كه همگي گريهكنان گفتند: اي رسول خدا ما به قسمت خود راضي هستيم و كوچكترين گلهاي نداريم.
آيات ياد شده در زير در رابطه با اين رويدادها نازل گرديده است:
«وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصٌَدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وِ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ يَسْخَطُونَ». توبه/58.
[برخي از آنان به تو درباره غنايم طعن ميزنند، اگر به آنان سهمي داده شود راضي ميشوند واگر محروم شوند خشم ميورزند.]
«وَلَوْ أَنٌَهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ قالُوا حَسْبُنَا اللهُ سَيُؤْتِينَا اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ أِنٌا إِلَي اللهِ راغِبُونَ» توبه/59.
[اگر آنان به آنچه كه خدا و پيامبر به آنها عطا نمود، راضي شوند و بگويند خدا ما را كافي است به زودي خدا و رسول او از كرمش به ما ميدهند، ما به سوي خدا توجه داريم، بهتر بود.]
«إِنٌَمَا الصٌَدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ الْعامِلينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلٌَفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرٌِقابِ وَ الْغارِمينَ وَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَ ابْنِ السٌَبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللهِ وَ اللهُ عَلِيم حَكِيم». توبه/60.
[صدقات فقط براي فقرا و بينوايان و كاركنان بر گردآوري آنها و مؤلفة القلوب و كساني كه با دادن زكات، به اسلام راغب ميشوند و كساني كه در بند بندگي هستند و بدهكاران در راه خدا و در راه ماندگان، حكم لازمي است از جانب خدا، خدا دانا و حكيم است.]

منشور جاويد ج 7
آية الله جعفر سبحاني

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.